دختر جوانی به نام سحر سه سال قبل به ماموران پلیس شکایت کرد و گفت توسط مردی دندانپزشک مورد آزار قرار گرفته است.
این دختر گفت: دو سال است که مرد دندانپزشک به من تعرض می کند و من از ترسم نمی توانم چیزی بگویم اما بالاخره تصمیم گرفتم به این ترس غلبه کنم و حالا شکایت دارم.
سحر ادامه داد: چند ماه بیشتر نبود که به عنوان منشی در مطب مرد دندانپزشک استخدام شده بودم. فکر می کردم او آدم خوبی است و مشکلی با هم نخواهیم داشت. البته اوایل با من خیلی مهربان رفتار می کرد تا اینکه یک شب به من آبمیوه تعارف کرد.
همه مریض ها رفته بودند و تقریبا آخر شب بود و من می خواستم به خانه بروم. مرد دندانپزشک اصرار کرد که با هم آبمیوه بخوریم و من هم قبول کردم. چند لحظه بعد از اینکه آبمیوه را خوردیم من دیگر متوجه چیزی نشدم و وقتی به هوش آمدم متوجه شدم مورد آزار قرار گرفته ام. وقتی به مرد دندانپزشک اعتراض کردم و گفتم از دستش شکایت می کنم من را تهدید کرد.
دختر جوان مدعی شد در تمام این مدت مرد دندانپزشک به او تعرض می کرد و او از ترس، سکوت کرده بود. با اعلام این شکایت ماموران پلیس تحقیقات خود را آغاز و از مرد دندانپزشک بازجویی کردند. این مرد مدعی شد آنچه در موردش گفته شده دروغ است.
با این حال پرونده به شعبه ۷۹ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا بازجویی ها در این شعبه ادامه پیدا کند. دختر جوان یک بار دیگر شکایتش را در برابر قضات این شعبه مطرح کرد و گفت: مرد دندانپزشک از سال ۸۶ به من تعرض می کرد و هربار که معترض می شدم تهدیدم می کرد و می گفت من را می کشد. به همین دلیل مجبور بودم سکوت کنم. بعد از دوسال او مرا پیش یک ماما فرستاد و من تحت درمان قرار گرفتم.
قضات برای اینکه بتوانند ادعای این دختر را مورد بررسی قرار دهند از زن ماما بازجویی کردند. او گفت دختر جوان به مطبش رفته و تحت معاینه قرار گرفته است. این زن گفت: من آشنایی ای با مرد دنداپزشک ندارم و نمی دانم چه بین او و منشی اش گذشته است.
دختر جوان به من مراجعه کرد و من هم او را معاینه کردم و بعد هم رفت. دارویی هم برایش تجویز نکردم. این در حالی بود که دختر شاکی مدعی بود زن ماما برایش دارو تجویز کرده است. وقتی نسخه مورد ادعا بررسی شد، فاش شد این زن برخلاف ادعایش برای دختر جوان دارو تجویز کرده است.
زن ماما یک بار دیگر مورد تحقیق قرار گرفت و این بار گفت: این دختر دچار عفونت شده بود و داروها به همین خاطر برای او تجویز شد اما من او را مورد جراحی قرار ندادم.
این در حالی بود که مرد دندانپزشک همچنان منکر رابطه با منشی اش بود. این بار دختر جوان برای اثبات ادعایش گفت: مرد دندانپزشک جای چند زخم روی بدنش دارد و من می توانم با جزییات تمام بگویم این زخم ها کجاست.
وقتی این دختر مشخصات زخم ها را گفت و مرد دندانپزشک مورد تن پیمایی قرار گرفت و گفته های دختر ثابت شد، مرد دندانپزشک یک بار دیگر اتهامش را انکار کرد و گفت: من زن و سه فرزند دارم. شاید خودم در مورد زخم هایم صحبت کردم و منشی جوان هم یادش مانده و حالا می خواهد از این راه اخاذی کند. او چون می داند من آدم ثروتمندی هستم، می خواهد از من پول بگیرد.
بعد از پایان بازجویی ها و تشکیل دادگاه هیات قضات مرد دندانپزشک را از اتهام تجاوز به عنف تبرئه کرد و در اتهام رابطه نامشروع مجرم شناخت و به ۱۰۰ ضربه شلاق محکوم کرد.
این رای مورد اعترض مرد دندانپزشک قرار گرفت اما از سوی قضات دیوان عالی کشور تایید شد پرونده برای اجرای حکم به دادسرا فرستاده شد.
:: بازدید از این مطلب : 1000
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2